#معصومه_معروفی#آرام_دریا#مثنوی#mastaneh2
آرام دریا
زخلال سحاب وابر متراکم بزد صاعقه ای
جدا شد ز نهیب رعدش سنگی ز صخره ای
بی صدا وصامت شداسیر رودی ودر دامی
بهر رسیدن به ژرفای دریا ونیل به آرامی
در مسیر پر تلاطم رود سرگشته وحیران ،ویلانه ای
ز ضربه های سخت می خورد به هر سوی و کرانه ای
نخست زیر پای عابران وآخر در پیچ وخمی
با آن همه تلاش بی وقفه وکوشش در رمی
غوطه ور در امواج سیه ودهشتناک بی پایانی
معجب ز چنین احوال شومی و آن همه سرگردانی
عاقبت نشد خاک زراعی وپست بهر هر کاری
چون جای آرام دریا رسید به شوره زاری
✍معصومه معروفی
شعربا شماره M207 ,بنام شاعر در کنگره ادب و هنر مستانه ثبت شده است .